اطــلاعیــه

قــابل تــوجـه دانشجــویـان محتــرم

براساس اعلان خبرگزاری ANA مورخ 21/10/86:

((در پی سرما و برودت هوا و مشکلات رفت و آمد دانشجویان، تمام امتحانات دانشگاه آزاد اسلامی که پیش از این مقرر شده بود در هفته آخر دی ماه برگزار شود، لغو شد.

امتحانات دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی که پیش از این برای تاریخ 22 تا آخر دی ماه برنامه ریزی شده بود به بهمن ماه موکول شد. گفتنی است، تمام امتحانات از اول بهمن ماه طبق اعلام قبلی در واحدها و مراکز آموزشی دانشگاه آزاد اسلامی برگزار می شود؛))

کلیه امتحانات پایان ترم اول 87/86 دانشگاه آزاد اسلامی شیراز به شرح ذیل تغییر می یابد.ک/1

تاریخ قبلی

تاریخ جدید برگزاری امتحان

ملاحظات

22/10/86

1/11/86

د همان ساعت و همان مکان

23/10/86

2/11/86

درهمان ساعت و همان مکان

24/10/86

3/11/86

درهمان ساعت و همان مکان

25/10/86

4/11/86

درهمان ساعت و همان مکان

26/10/86

5/11/86

درهمان ساعت و همان مکان

27/10/86

6/11/86

درهمان ساعت و همان مکان

30/10/86

7/11/86

درهمان ساعت و همان مکان

1/11/86

8/11/86

درهمان ساعت و همان مکان

2/11/86

9/11/86

درهمان ساعت و همان مکان

3/11/86

10/11/86

درهمان ساعت و همان مکان

4/11/86

11/11/86

درهمان ساعت و همان مکان

5/11/86

12/11/86

درهمان ساعت و همان مکان

6/11/86

13/11/86

درهمان ساعت و همان مکان

7/11/86

14/11/86

درهمان ساعت و همان مکان

8/11/86

15/11/86

درهمان ساعت و همان مکان

9/11/86

16/11/86

درهمان ساعت و همان مکان

10/11/86

17/11/86

درهمان ساعت و همان مکان

حوزه معاونت آموزشی

دانشگاه آزاد اسلامی واحد شیراز

تاریخ:22/10/86

روانه


چه گذشت؟
زنبوری پر زد.
در پهنه...
وهم، این سو، جویای گلی.
جویای گلی، آری، بی ساقه گلی در پهنه خواب،
نوشابه آن ...
اندوه ، اندوه نگاه: بیداری چشم، بی برگی دست.
نی. سبدی می‌کن، سفری در باغ.
باز آمده‌ام بسیار، ورده آوردم: تیتاب تهی.
سفری دیگر، ای دوست، و به باغی دیگر.
بدرود.
بدرود، و به همراهت نیروی هراس

سهراب سپهری

و هیچ کس نمیدانست
که نام ان کبوتر غمگین
کز دلها گریخته ، ایمان است

فروغ فرخ زاد

یه سر بزنید

forum.hammihan.com/index.php

 

 

 

On Christmas Eve I heard a sound

I'd never heard before

A voice was softly speaking

And I wanted to hear more

So very quietly I arose

From the bed where I was laying

I tiptoed to the living room

Where I heard Santa praying

"Dear Jesus, It's your birthday

And I just want to say

Thanks for letting me be a part

Of your very special day

"I always have believed in you

I know that you are real

But there are some who don't believe

And how sad that makes me feel

"Some houses have no Bible

.They have no manger scene

Some people speak of Christmas

But forget what it really means

"I pray someday they all will know

What Your love's worth, and then

I know that they will understand

.The importance of your birth

!Amen

I always knew Santa brought toys

Like my truck and my sister's doll

But on this night I understood

.Why Santa is the jolliest of all

It is because he helps to spread

Good will and Christmas cheer And he helps Jesus celebrate

His birthday every year

Then I quietly returned to my room

.And snuggled back in my bed

Knowing I'd always remember

.The words that Santa had said

In the morning I remembered

.what I had heard and seen

But I wasn't sure if it was real

?Or just a wonderful dream